آریانا

آنجا که ترس وجود دارد .. خداوند وجود ندارد. وین دایر

آریانا

آنجا که ترس وجود دارد .. خداوند وجود ندارد. وین دایر

عرفان حضرت مولانا و آموزه هایی از مثنوی

 

 

عرفان حضرت مولانا و آموزه هایی از مثنوی  

(حضرت مولانا عارف گرانمایه ایران بزرگ)  

 

متن سخنرانی آقای سمیع رفیع، رئیس و بنیانگذار انجمن ‏گسترش اندیشه و عرفان مولانا و بیدل از افغانستان، بمناسبت‏ سیری در اندیشه و عرفان مولانا شهر ایسن آلمان 

 

مهمانان عزیز، به این محفل عرفانی خوش آمدید. صحبت من در مورد عرفان مولاناست،و دیگر اینکه مولانا در مثنوی به ما چه می آموزاند ؟نخست باید بدانیم که عرفان چیست؟عرفان، به معنی شناختن است، شناخت حق تعالی و مراد از عرفان، شناسایی حق است. نام علمی است برای رسیدن به معرفت الهی.شناسایی حق به دو طریق میسر میشود، یکی به طریق استدلال توسط علما و دیگری بطریق تصفیه و مکاشفهء باطن که راه عرفا و اولیا است.حاصل آنکه بعقیدهء صوفی منبع معرفت واقعی قلب پاک است و بس ، و معنی واقعی ( من عرف نفسه فقد عرف رَبّه ) را همین میدانند و میگویند قلب انسان آیینه ایست که جمیع صفات الهی باید در آن جلوه گر شود، اگر چنین نیست بواسطهء آلودگی آیینه است و باید کوشید تا زنگ و غبار آن برود چنانکه مولانا میفرماید :

آیینه ات دانی چرا غمــــــــاز نیست          زانکه زنگار از رخش ممتاز نیست

رو تو زنگـار از رخ خــــود پاک کن          بعـــــــــد از آن آن نور را ادراک کن

هــرکسی ز اندازهء روشــــــــــندلی          غیب را بیند بقـــــــــــدر صیقــــــلی

هـر که صیقل بیش کرد او بیش دید            بیشتر آمــــــــد بر او صـــورت پدید

ادامه مطلب ...